تکلیف گرا

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «راز از خود بریدن ها» ثبت شده است

سلام.

چگونه شود که اسماعیلم را ذبج کنم . اصلا این یعنی چی ؟ از چیا باید دل بکنم ؟ پول ، خانواده ، زندگی ، شهرت ، از چی باید دل بکنم.؟

خدا کیا رو میخره ؟ کیا رو عزت میده ؟ چجوری میشه که به خدا یقین داشته باشم ؟ امتحان های خدا چقدر سخته ؟

وقتی امتحان های خدا رو من ، آزمون او و خطای منه ، پس خدا چرا محل می کنه به من ؟ چرا ولم نمی کنه ؟

خداجون خودت می دونی که شاکی نیستم ، ناسپاس نیستم ، با این همه بلایی که سرم اومده از دست خودم ، بازم می گم شکرت .

ولی میترسم کم بیارم ، میترسم خسته شم ، میترسم از در خونت نا امید شم . به حق ذبیح الله الاعظمت ، به حق رحمت واسعت که حسینه ، نذار کارم به اونجا بکشه . صبری بهم بده تا روسیاه درگاه تو نشم . غیر تو کسی نیست که بخوام داشته باشمش یا نه . فقط تویی .

من توانایی ذبح اسماعیل درونم رو ندارم . یا خودت ترتیبشو بده یا خودت توانش رو !

یاعلی 135

کم آوردن!

۳۱
خرداد

سلام.

نمی دونم تاحالا تو شرایطی قرار گرفتین که از همه چیز ، از همه کس ، حتی از خودتون ناامید شده باشین ؟

خوب ، من الان دقیقا تو این شرایطم .

در این حالت ، دوتا  عکس العمل متصوره :

1- در حالت مذموم ، به دنده ی ناشکری می افته . در این صورت ، از هر کاری فروگزار نمی کنه ، به در و دیوار فحش می ده ، اونقدر ناشکری خدا رو انجام می ده تا به اضمحلال می رسه . یعنی خدا رو که ناسپاسی کرد ، خدا هم یه حال اساسی بهش می ده ، یا اینکه میفهمه که داره کج میره یا اینکه در جهالت می مونه و تهش رو خدا می دونه .

2- در حالت مقبول ، شکر وضعیت موجود رو می کنه ، می گن پس از ناامیدیه که روزنه گشایش و فرج نمایان می شه . در این حالت چندین حالت آدم رو ثابت قدم می کنه ، مثل نماز شکر ، زیارت ائمه ، نذر ، وضو و دو رکعت نماز باحال و ... . در این مرحله شکر دیگری برای آدم واجب میشه که اون "خدایا شکرت که شکرت "هست . یعنی خدایا شکرت که آدم رو از راه اول دور کردی و بهم فهموندی که که باید در بدترین شرایط هم شکر کنم .

منم این وسطام ، میخوام راه دوم رو انتخاب کنم ، یه کارایی کردم ولی چکنم که ضعیفم . خود خدا باید کمک کنه . حالا واقعا کس دیگه ای غیر خدا هم هست که بشه بهش اعتماد کرد ؟ ، بشه ازش انتظار داشت که پشتیبانیت کنه ؟ ، اصلا به غیر از خدا چه کسی توانمنده ؟

من به این یقین رسیدم که فقط خداست که تکیه گاهه . بقیه اصلا قابل قیاس با خدا نیستن . خدا میخواد که از بقیه ببری ، می خواد که بری تو دامنش ، بعدش اینقد حال پخش می کنه که حد نداره ، هواتو داره ، دستتو می گیره . البته اگه واقعا آدم خودشو بندازه تو دامن خدا ،

خدایا شکرت که شکرت ، شکرت که توی دامنتم ، همه ی این رازهای مگو ، همه ی این سختی ها می ارزه به اینکه به تو نزدیک شم ، می ارزده که تو فقط پشتیبانم باشی ،

البته تو این راه ائمه کمک رسانن . آخه من تحبص الدعا که آبرو ندارم . خدا امام رضا که رد نمی کنه ، السلام علیک یا امام الرئوف!

خدایا کم آوردم ، خودت کمکم کن .

یا علی 135

سلام

قال الرضا علیه السلام :

فعلیکم بالصبر فانه انما یجیء الفرج علی الیاس... (کمال الدین و تمام النعمه ج2، ص 645)

صبر پیشه کنید ، به درستی که فرج و گشایش تنها به وقت یاس و ناامیدی پدید آید .

کجایی گل نرگس !

 

یاعلی 135

سلام.

چه می شود که یک آدم ، یک انسان از همه چیز دست می کشد . از راحتی ، از عشق ، از زندگی ، از حق حیایت ، از خانواده و...

چه آرمانی می خواهد ، چه ایدئولوژی ای ؟ چه بینشی ؟ چه جهان بینی ای ؟

یک انسان وقتی به این سطح از همه چی می رسد که می گوید "هیچ بدنی در مقابل آنچه که روح اراده ی آن را می کند ، ناتوان نیست ."(1) و بدان عمل می کند ، دیگر چه نمی تواند بکند .

شهید حاج ناصراربابیان

حضرت آقا وقتی می فرماییند ما می توانیم . یعنی همچون آدمانی را دیده و خود نیز همچین مشربی دارد .کما اینکه بعض از اینها همچون شهید احمدی روشن نیز شهره خاص و عام اند .

یاعلی 135

--------------------------------------

پی نوشت :

1- نبشته ی سنگ قبر شهید والامقام حاج ناصر اربابیان ، فرمانده گردان تخریب لشگر 10 حضرت سیدالشهدا علیه السلام

2- خدایا به ما نیز و به من نیز این رازها را فراآموز . الهی آمین .